دانشکده تربیت بدنی دانشگاه تهراننشریه مدیریت ورزشی2008-93417320150723The Design of a Strategic Plan for Iran Female Championshipsطراحی و تدوین برنامۀ راهبردی ورزش قهرمانی بانوان کشور ایران3093345535810.22059/jsm.2015.55358FAنازنینراسخدانشجوی دکتری مدیریت ورزشی، دانشکدۀ تربیت بدنی و علوم ورزشی، دانشگاه تهران، تهران، ایرانسید نصر ا...سجادیدانشیار گروه مدیریت ورزشی، دانشکدۀ تربیت بدنی و علوم ورزشی، دانشگاه تهران، تهران، ایرانمهرزادحمیدیدانشیار گروه مدیریت ورزشی، دانشکدۀ تربیت بدنی و علوم ورزشی، دانشگاه تهران، تهران، ایرانمحمدخبیریدانشیار گروه مدیریت ورزشی، دانشکدۀ تربیت بدنی و علوم ورزشی، دانشگاه تهران، تهران، ایرانJournal Article20120101It is believed that strategic planning is a kind of planning for future. The aim of the present study was to design and determine a strategic plan for Iran female championships. It was an applied study in which the mixed method (qualitative-quantitative) depending on data collection was used. The review of related literature and the viewpoints of the members of the strategic association (including research team and female championship experts) as well as a researcher-made questionnaire were used to collect the data. The validity of this questionnaire was confirmed by the members of the strategic association and the reliability was confirmed by Cronbach’s alpha (<em>α</em>=0.93). The statistical population of the study consisted of 172 subjects and 118 subjects were determined as the sample of the study based on Morgan Table. Four strengths, nine weaknesses, seven opportunities and 11 threats were determined by binominal test (to determine the magnitude of each SWOT factor), Delphi method and strategic analysis; they were ranked by Friedman test. Strengths, weaknesses, opportunities and threats were analyzed and eigenvalues were determined. The results showed that Iran female championships had to use defensive strategies. To minimize weaknesses and to avoid threats, it was suggested to determine strategic plans, to select appropriate strategies such as patterning, to design and build sport facilities with respect to cultural, social and climate demands, to provide prerequisites and to host international sport events for women.
اعتقاد بر این است که برنامهریزی راهبردی نوعی برنامهریزی است که از طریق دوراندیشی انجام میگیرد. هدف از پژوهش حاضر، طراحی و تدوین برنامۀ راهبردی ورزش قهرمانی بانوان کشور ایران بود. روش تحقیق برحسب نحوۀ گردآوری اطلاعات، روش تحقیق آمیخته (کیفی - کمی) و بر مبنای هدف، از نوع تحقیقات کاربردی است. برای گردآوری دادهها، به بررسی اسناد و مدارک، مطالعۀ پیشینه و نظرهای اعضای شورای راهبردی (شامل تیم تحقیق و افراد خبره در زمینۀ ورزش قهرمانی بانوان) پرداخته شد و از پرسشنامۀ محققساخته که روایی آن توسط اعضای شورای راهبردی و پایایی آن توسط آلفای کرونباخ (93/0 a=) تأیید شد استفاده و بین نمونۀ تحقیق منتشر شد. نمونۀ تحقیق براساس جدول برآورد حجم نمونۀ مورگان (118) از بین جامعۀ آماری (شامل 172 نفر) انتخاب شد. با استفاده از آزمون دوجملهای (بهمنظور تعیین معناداری اهمیت هر یک از گویههای SWOT) و روش دلفی، برگزاری جلسات و چندین مرحله تحلیل راهبردی چهار قوت، نه ضعف، هفت فرصت و یازده تهدید تأیید و براساس آزمون آماری فریدمن رتبهبندی شدند. نتایج تحقیق بعد از تجزیهوتحلیل قوتها، ضعفها، فرصتها و تهدیدها و مشخص شدن امتیاز وزنی عوامل نشان داد که ورزش قهرمانی بانوان کشور باید از راهبردهای تدافعی استفاده کند و تدوین برنامۀ راهبردی و انتخاب راهبردهایی مناسب همچونالگوپردازی، طراحی و ساخت اماکن ورزشی ویژۀ بانوان با توجه به مقتضیات فرهنگی، اجتماعی و اقلیمی و ایجاد شرایط لازم اخذ و میزبانی رویدادهای ورزشی مؤثر بینالمللی بانوان در داخل کشور بهمنظور به حداقل رساندن ضعفها و دوری از تهدیدها پیشنهاد شد.دانشکده تربیت بدنی دانشگاه تهراننشریه مدیریت ورزشی2008-93417320150723The Relationship Between Social Capital and Quality of Work Life in Employees of Sport and Youth General Office of Western Azerbaijan Provinceرابطۀ سرمایۀ اجتماعی و کیفیت زندگی کاری کارکنان ادارۀ کل ورزش و جوانان استان آذربایجان غربی3353495535910.22059/jsm.2015.55359FAمیر حسنسیدعامریدانشیار مدیریت و برنامهریزی ورزشی، گروه مدیریت ورزشی، دانشکدۀ تربیت بدنی و علوم ورزشی، دانشگاه ارومیه، ارومیه، ایرانعثمانسوارهکارشناسارشد مدیریت و برنامهریزی ورزشی، گروه تربیت بدنی، دانشگاه آزاد اسلامی پیرانشهر، پیرانشهر، ایرانلقمانابراهیمیدانشجوی دکتری مشاوره - دانشگاه علامه طباطبائی تهران، تهران، ایرانJournal Article20130318The aim of this study was to investigate the relationship between social capital and quality of work life in Sport and Youth general Office of Western Azerbaijan province. This study was correlational carried out as a field. The statistical population consisted of all employees in Sport and Youth general office of Western Azerbaijan province (<em>N</em>=68). The statistical sample equaled the statistical population. To collect data, Social Capital Questionnaire (<em>α</em>=0.85) and Walton’s Quality of Life Work (<em>α</em>=0.95) were applied. For data analysis, descriptive and inferential statistics (Spearman correlation coefficient, multiple regression) were utilized. The findings showed a positive and significant relationship between social capital and quality of work life (<em>P</em>=0.01, <em>r</em>=0.68). Furthermore, the findings of regression analysis revealed that out of the categories of quality of work life, safe and healthy environment, social dependence on work life, the development of human capabilities, and a fair and sufficient payment could remarkably predict social capital.هدف از پژوهش حاضر، بررسی رابطۀ سرمایۀ اجتماعی و کیفیت زندگی کاری در ادارۀ کل ورزش و جوانان استان آذربایجان غربی بود. پژوهش حاضر از نوع همبستگی است و به شیوۀ میدانی انجام گرفته است. جامعۀ آماری پژوهش تمامی کارکنان ادارۀ کل ورزش و جوانان استان آذربایجان غربی به تعداد 68 نفر بودند. نمونۀ آماری برابر با جامعۀ آماری مورد بررسی است. برای گردآوری دادهها از پرسشنامۀ سرمایۀ اجتماعی (85/0=α) و کیفیت زندگی کاری والتون (95/0=α) و برای تجزیهوتحلیل اطلاعات از آمار توصیفی و آمار استنباطی (ضریب همبستگی اسپیرمن، رگرسیون چندمتغیره) استفاده شد. نتایج نشان داد که رابطۀ بین سرمایۀ اجتماعی و کیفیت زندگی کاری مثبت و معنادار است (68/0 =r ، 01/0=P). همچنین نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که از میان مؤلفههای کیفیت زندگی کاری، مؤلفههای محیط ایمن و بهداشتی، وابستگی اجتماعی زندگی کاری، توسعۀ قابلیتهای انسانی و پرداخت منصفانه و کافی میتوانند سرمایۀ اجتماعی را بهطور چشمگیری پیشبینی کنند.
دانشکده تربیت بدنی دانشگاه تهراننشریه مدیریت ورزشی2008-93417320150723The Factors Related to National Production and Iranian Labor and Capital Support in Sportعوامل مرتبط با تولید ملی، حمایت از کار و سرمایۀ ایرانی در ورزش3513665536010.22059/jsm.2015.55360FAمیرمحمدکاشفدانشیار، مدیریت ورزشی، دانشکدۀ تربیت بدنی و علوم ورزشی، دانشگاه ارومیه، ارومیه، ایران0000-0003-1944-4464بهزاداحدیدانشجوی دکتری، مدیریت ورزشی، دانشکدۀ تربیت بدنی و علوم ورزشی، دانشگاه ارومیه، ارومیه، ایرانچالاکمجیدیدانشجوی دکتری، مدیریت ورزشی، دانشکدۀ تربیت بدنی و علوم ورزشی، دانشگاه خوارزمی، تهران، ایرانJournal Article20130609The aim of this study was to examine the factors related to national production and Iranian labor and capital support in sport from the viewpoints of the participants in 11<sup>th</sup> cultural sport Olympiad of male university students. In this descriptive study, conducted as a fieldwork, 331 out of 2400 participants in this Olympiad were selected by simple random sampling method (267 athletes, 29 coaches and 35 attendants). A researcher-made questionnaire was used to collect the data which was adjusted by available literature and theoretical background. The data were analyzed using exploratory factor analysis, Kolmogorov-Smirnov test and Pearson correlation. The results showed five factors as influential factors including human resource development and government policies, the role of producers and economic agents, the role of Ministry of Sport and Youth, the role of culture of society and advertising.هدف از این پژوهش، بررسی عوامل مرتبط با تولید ملی و حمایت از کار و سرمایۀ ایرانی در ورزش، از دیدگاه شرکتکنندگان در یازدهمین المپیاد فرهنگی ورزشی دانشجویان پسر بود. این پژوهش از نوع توصیفی است و بهصورت میدانی انجام گرفته است؛ 331 نفر از 2400 شرکتکننده در المپیاد ورزشی، بهطور تصادفی ساده انتخاب شدند (267 ورزشکار، 29 مربی و 35 سرپرست). برای گردآوری دادهها از پرسشنامۀ محققساخته استفاده شد که براساس مبانی نظری موجود و پیشینۀ تحقیق تنظیم شده بود. دادهها با استفاده از تحلیل عاملی اکتشافی، آزمون کولموگروف اسمیرنوف و همبستگی پیرسون تجزیهوتحلیل شدند. نتایج پژوهش، پنج عامل شامل توسعۀ منابع انسانی و سیاستگذاری دولت، نقش تولیدکنندگان و عوامل اقتصادی، نقش وزارت ورزش و جوانان، نقش فرهنگ جامعه و نقش تبلیغات را بهعنوان عوامل مؤثر نشان داد.دانشکده تربیت بدنی دانشگاه تهراننشریه مدیریت ورزشی2008-93417320150723Modeling the Effect of Work Motivation on Employees' Organizational Citizenship Behaviors in Sport and Youth Offices of Chaharmahal-va-Bakhtiari Provinceمدلیابی تأثیر انگیزش شغلی بر رفتارهای شهروندی سازمانی کارکنان ادارات ورزش و جوانان استان چهارمحال و بختیاری3673835536110.22059/jsm.2015.55361FAمحمدرضامرادیاستادیار گروه تربیت بدنی، دانشکدۀ ادبیات و علوم انسانی، دانشگاه شهرکرد، شهرکرد، ایرانمرتضیباباییکارشناسارشد مدیریت ورزش، دانشگاه آزاد اسلامی واحد مبارکه، مبارکه، ایرانسید سعادت اللهصالحی ساداتیاستادیار گروه تربیت بدنی، دانشکدۀ علوم انسانی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد اراک، اراک، ایرانJournal Article20131013This study aimed at examining the effect of employees’ work motivation on organizational citizenship behaviors in Sport and Youth offices of Chaharmahal-va-Bakhtiari province. All employees (<em>N</em>=152) in these offices completed Motivation Sources Inventory (Barbuto et al., 2004), and their leaders evaluated their organizational citizenship behaviors by Organizational Citizenship Behavior Scale (Podsakoff et al., 1990). Out of 150 distributed questionnaires, 140 (92.5%) were returned and considered as the sample of the study. Results showed a significant and positive relationship between dimensions of work motivation and OCB (<em>r</em>=0.29, <em>P</em><0.01). Multi-regression analysis also revealed that two dimensions of work motivation (internal self-concept motivation and instrumental motivation) could predict OCB significantly. Structural equation modeling showed that 24% of variance of OCB could be explained by work motivation. These results indicated that each dimension of work motivation could explain employees’ organizational citizenship behaviors to some extent and managers need to identify and improve these dimensions, especially internal self-concept motivation and instrumental motivation in order to enhance the incidence of their employees' organizational citizenship behaviors and finally the effectiveness of their organization.این پژوهش بهمنظور بررسی تأثیر انگیزش شغلی بر رفتارهای شهروندی سازمانی کارکنان ادارات ورزش و جوانان استان چهارمحال و بختیاری انجام گرفت. کلیۀ کارکنان ادارات ورزش و جوانان استان چهارمحال و بختیاری (152=N) فهرست منابع انگیزش (بارباتو، 2004) را کامل کردند و مدیران مستقیم این کارکنان رفتارهای شهروندی سازمانی آنها را با استفاده از مقیاس رفتار شهروندی سازمانی (پادساکوف و همکاران، 1990) ارزیابی کردند که از مجموع 152 پرسشنامه توزیعشده، 140 پرسشنامه (5/92 درصد) قابل استفاده بود که همین تعداد بهعنوان نمونه در نظر گرفته شد. رابطۀ مثبت و معناداری بین ابعاد انگیزش شغلی و رفتارهای شهروندی سازمانی (01/0>P و 29/0 =r) بهدست آمد. همچنین نتایج رگرسیون چندگانه نشان داد که دو بعد انگیزش خودپندارۀ درونی و انگیزش ابزاری واجد شرایط پیشبینی رفتار شهروندی سازمانیاند. مدلسازی معادلات ساختاری نشان داد که 24 درصد تغییرات رفتار شهروندی سازمانی را میتوان با انگیزش شغلی تبیین کرد. این نتایج نشان داد که هر یک از ابعاد انگیزش شغلی تا حدودی رفتارهای شهروندی سازمانی کارکنان را تبیین میکند و لازم است مدیران با شناسایی و تقویت ابعاد انگیزش شغلی بهویژه ابعاد خودپندارۀ درونی و انگیزش ابزاری بروز رفتارهای شهروندی سازمانی کارکنان و در نهایت اثربخشی سازمان خود را ارتقا دهند.دانشکده تربیت بدنی دانشگاه تهراننشریه مدیریت ورزشی2008-93417320150723The Effect of New Methods of Management on Creativity, Self-Efficiency and Mobility of Human Resources in Effective Sport Organizationsتأثیر سبکهای نوین مدیریتی بر میزان خلاقیت، اثربخشی و جابهجایی منابع انسانی در سازمانهای ورزشی کارا3854015536210.22059/jsm.2015.55362FAحمیدرضاقزلسفلودانشجوی دکتری، گروه مدیریت ورزشی، دانشکدۀ تربیت بدنی، دانشگاه مازندران، بابلسر، ایرانمحمدکشتی داردانشیار، گروه مدیریت ورزشی، دانشکدۀ تربیت بدنی، دانشگاه بیرجند، بیرجند، ایران0000000217054940نوشیناصفهانیاستادیار، مدیریت ورزشی، دانشکدۀ علوم انسانی، دانشگاه الزهرا(س)، تهران، ایرانJournal Article20131013The aim of this study was to examine the effect of new methods of management on creativity, self-efficiency and mobility of human resources in sport organizations. All top managers and heads of Sport and Youth Office (sports bodies) in the province participated in this study. 37 top managers and 176 presidents and vice presidents of sports bodies were randomly selected as the sample. The Multi-Factor Leadership Questionnaire (MLQ), Amabil (1996) Organization Creativity Questionnaire and Felts (1998) Self-Efficiency Questionnaire were used. To analyze the data, MANOVA test, multi-regression analysis and Pearson correlation coefficient were used (<em>P</em>≤0.05). The results indicated that out of the three styles of management, transformational management style (<em>F</em>=9.743, <em>β</em>=0.316) in comparison with transactional management style (<em>F</em>=5.019, <em>β</em>=0.109) and laissez-faire management style (<em>F</em>=4.263, <em>β</em>=0.002) was the strongest factor to determine employees' creativity. Also, there was a significant relationship between transformational management style and employees' self- efficiency (<em>r</em>=0.23, <em>P</em>≤0.05) and mobility of human resources (<em>r</em>= - 0.11, <em>P</em>≤0.05). There was a significant and direct relationship between laissez-faire management and mobility (<em>r</em>=0.14, <em>P</em>≤0.05) only in those organizations which used this type of management. Therefore, according to these results which showed that new ideas (creativity) were higher in successful sports bodies who benefited from transformational management style than unsuccessful sports bodies, it is recommended that the organization should use the transformational management style if more creative employees are needed.
هدف از تحقیق حاضر بررسی تأثیر سبکهای نوین مدیریتی بر میزان خلاقیت، اثربخشی و جابهجایی منابع انسانی در سازمانهای ورزشی است. کلیۀ مدیران فوقانی و رؤسای ادارۀ ورزش و جوانان (هیأتهای ورزشی) استان گلستان در این تحقیق حضور داشتند که از بین آنها تعداد 37n= مدیر فوقانی و 176n= رئیس و نایب رئیس هیأتهای ورزشی بهطور تصادفی بهعنوان نمونۀ آماری تحقیق انتخاب شدند. در تحقیق حاضر سه پرسشنامۀ سبکهای مدیریتی چندعاملی (MLQ)، خلاقیت سازمانی آمابیل (1996) و اثربخشی فلتز (1998) استفاده شد. بهمنظور تجزیهوتحلیل دادهها نیز از آزمون تجزیهوتحلیل واریانس با اندازهگیریهای مکرر (MANOVA) و آزمون رگرسیون چندگانه و ضریب همبستگی پیرسون در سطح 05/0P≤ استفاده شد. نتایج نشان داد که در بین سبکهای سهگانۀ مدیریت، مدیریت تحولگرا (316/0,β= 743/9(F= در مقایسه با مدیریت عملگرا (109/0,β= 019/5(F= و مدیریت بیخاصیت (002/0,β= 263/4(F= قویترین متغیر تعیینکنندۀ میزان خلاقیت کارکنان است. همچنین رابطۀ معناداری بین سبک مدیریتی تحولگرا با میزان اثربخشی (05/0≥P و 23/0r =) و میزان جابهجایی کارکنان (05/0≥P و 11/0r = -) مشاهده شد و تنها در سازمانهایی که از سبک رهبری بیخاصیت بهره میبرند، رابطۀ مستقیم و معناداری با جابهجایی (05/0≥P و 14/0r =) وجود داشت. با توجه به نتایج پژوهش که نشان داد در هیأتهای ورزشی موفق که از سبک مدیریت تحولگرا بهره میبردند، میزان بروز ایدهها و اندیشههای نو (خلاقیت) به نسبت هیأتهای ورزشی ناموفق در سطح بالاتری قرار دارد، پیشنهاد میشود در صورت نیاز سازمان به خلاقیت بیشتر کارکنان، از سبک مدیریتی مدیریت تحولگرا استفاده شود.دانشکده تربیت بدنی دانشگاه تهراننشریه مدیریت ورزشی2008-93417320150723Determining the Structural Equation Model of Knowledge Management and Organizational Innovation in Employees of Sport and Youth Offices in Khorasan Razavi Provinceتعیین مدل معادلات ساختاری مدیریت دانش با نوآوری سازمانی کارکنان ادارات ورزش و جوانان استان خراسان رضوی4034195536310.22059/jsm.2015.55363FAرامینایرجی نقندردانشجوی دکتری مدیریت ورزشی، مرکز تحصیلات تکمیلی دانشگاه پیام نور تهران، ایرانفریدههادویدانشیار گروه مدیریت ورزشی، دانشکدۀ تربیت بدنی دانشگاه آزاد اسلامی واحد اسلامشهر، ایرانفریدونتندنویساستاد گروه مدیریت ورزشی دانشکدۀ تربیت بدنی دانشگاه خوارزمی، تهران، ایرانJournal Article20131002The aim of this study was to determine the structural equation model of knowledge management and organizational innovation. The statistical population consisted of all employees of Sport and Youth offices in Khorasan Razavi province (<em>N</em>=380). The sample was selected by simple random sampling method using Morgan Table (<em>n</em>=191). To collect data, two questionnaires of Knowledge Management (Sheron and Lowson) and Organizational Innovation (Omid et al.) were used. Face and content validity of these questionnaires was achieved by comments of sport management professors and Cronbach’s alpha test was used to determine the internal reliability of both questionnaires as <em>α</em>=0.87 and <em>α</em>=0.83 respectively. The study used a descriptive and structural equation method and was conducted as a field study. Descriptive statistics and Kolmogorov-Smirnov test, Pearson correlation coefficient, regression analysis and path analysis with SPSS and LISREL were used to analyze the data. The results indicated a positive and significant relationship (<em>r</em>=0.684, <em>P</em>≤0.01) between knowledge management and organizational innovation. Furthermore there was a positive and significant relationship between knowledge creation (<em>r</em>=0.464, <em>P</em>=0.006), knowledge absorption (<em>r</em>=0.567, <em>P</em>≤0.01), knowledge organization (<em>r</em>=0.405, <em>P</em>=0.019), knowledge storage (<em>r</em>=0.629, <em>P</em>≤0.01), knowledge distribution (<em>r</em>=0.785, <em>P</em>≤0.01), knowledge application (<em>r</em>=0.669, <em>P</em>≤0.01) and organizational innovation. The results of regression analysis showed that knowledge distribution (<em>β</em>=2.011, <em>P</em>=0.028) could predict organizational innovation. As knowledge management plays a significant role in improving organizational innovation, the authorities of sport organizations should create a friendly and reliable environment along with useful and beneficial communications in organizations and then should provide the ground for knowledge development through useful interactions.
هدف از پژوهش حاضر تعیین مدل معادلات ساختاری مدیریت دانش با نوآوری سازمانی بود. جامعۀ آماری پژوهش را کلیۀ کارکنان ادارات ورزش و جوانان استان خراسان رضوی (380=N) تشکیل دادند. با استفاده از جدول مورگان نمونۀ آماری برابر با 191 نفر برآورد شد که بهصورت تصادفی ساده انتخاب شدند. بهمنظور جمعآوری دادهها از دو پرسشنامۀ مدیریت دانش شرونلاوسون و نوآوری سازمانی امید و همکاران استفاده شد. روایی صوری و محتوایی پرسشنامهها با استفاده از نظرهای اصلاحی استادان مدیریت ورزشی تعیین شد و پایایی درونی هر دو پرسشنامه با استفاده از آزمون آلفای کرونباخ بهترتیب 87/0=α و 83/0=α بهدست آمد. روش تحقیق توصیفی و از نوع معادلات ساختاری است و بهصورت میدانی اجرا شده است. بهمنظور تجزیهوتحلیل دادهها از شاخصهای توصیفی و آزمونهای آماری کولموگروف اسمیرنوف، ضریب همبستگی پیرسون، تحلیل رگرسیون و تحلیل مسیر در نرمافزارهای آماری SPSS و LISREL استفاده شد. نتایج نشان داد که بین مدیـریت دانـش بـا نوآوری سازمانی رابـطۀ مثبت و معناداری (01/0≥P، 684/0=r) وجود دارد. همچنین بین مؤلفههای ایجاد دانش (006/0=P، 464/0=r)، جذب دانش (01/0≥P، 567/0=r)، سازماندهی دانش (019/0=P، 405/0=r)، ذخیرۀ دانش (01/0≥P، 629/0=r)، انتشار دانش (01/0≥P، 785/0=r) و کاربرد دانش (01/0≥P، 669/0=r) با نوآوری رابطۀ مثبت و معناداری مشاهده شد. نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که انتشار دانش (028/0=P، 011/2=β) واجد شرایط پیشبینی نوآوری سازمانی است. با توجه به اینکه مدیریت دانش نقش بسزایی در بهبود نوآوری سازمانی دارد، مسئولان سازمانهای ورزشی باید بهدنبال ایجاد محیطی صمیمانه و قابل اعتماد همراه با ارتباطات مفید و سودمند در سازمانها باشند و در پی آن بتوانند با تعاملات سازنده، شرایط توسعۀ دانش را در سطوح مختلف سازمان بهوجود آورند.دانشکده تربیت بدنی دانشگاه تهراننشریه مدیریت ورزشی2008-93417320150723The Relationship between Coaching Self-Efficacy and Premier League Wrestlers' Sport Commitmentارتباط بین خودکارامدی مربی با تعهد ورزشی کشتیگیران لیگ برتر کشور4214365536410.22059/jsm.2015.55364FAپیمانگل محمدیکارشناسارشد، گروه تربیت بدنی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات کردستان، سنندج، ایرانبهرامیوسفیدانشیار، گروه تربیت بدنی، دانشکدۀ تربیت بدنی، دانشگاه رازی، کرمانشاه، ایران0000-0001-7947-0707سعیدصادقی بروجردیدانشیار، گروه تربیت بدنی، دانشکدۀ تربیت بدنی، دانشگاه کردستان، سنندج، ایرانJournal Article20130919The aim of this study was to examine the relationship between coaching self-efficacy and Iran premier league wrestlers' sport commitment. The research method was descriptive-correlation. The wrestlers from 8 teams (<em>n</em>=120) including all wrestlers in Iran premier league (2012) completed demographic questionnaire, coaching self-efficacy scale (Feltz et al., 1999), and sport commitment questionnaire (Scanlan et al., 1999). The findings showed a significant correlation between enjoyment (one of sport commitment dimensions) and coaching self-efficacy (effectiveness of strategies of games or competition). This study provided coaches with an insight into those effective factors that enhanced sport commitment.هدف این تحقیق، بررسی ارتباط بین خودکارامدی مربی با تعهد ورزشی کشتیگیران لیگ برتر کشور بود که با روش تحقیق توصیفی همبستگی انجام گرفت. بازیکنان 8 تیم (120n=) شامل تمامی کشتیگیران حاضر در لیگ برتر2012 کشتی ایران پرسشنامههای جمعیتشناختی، پرسشنامۀ خودکارامدی مربیان (فلتز و همکاران، 1999)، و پرسشنامۀ مدل تعهد ورزشی (اسکانلان و همکاران، 1999) را تکمیل کردند. یافتهها نشان داد همبستگی بین بعد لذت از مؤلفههای تعهد ورزشی با میزان خودکارامدی مربی (اثربخشی راهبردهای بازی یا رقابت) معنادار است. این یافتهها بینشی را برای تدارک عوامل مؤثر بر تقویت تعهد ورزشی برای مربیان فراهم میکند.دانشکده تربیت بدنی دانشگاه تهراننشریه مدیریت ورزشی2008-93417320150723The Evaluation of Factors Influencing Tax Evasion in Professional Athletes and Coachesبررسی عوامل مؤثر بر فرار مالیاتی در ورزشکاران و مربیان حرفهای4374565536510.22059/jsm.2015.55365FAمحمدسلطان حسینیاستادیار،گروه مدیریت ورزشی، دانشکدۀ تربیت بدنی و علوم ورزشی، دانشگاه اصفهان، اصفهان، ایرانمهدیسلیمیاستادیار،گروه مدیریت ورزشی، دانشکدۀ تربیت بدنی و علوم ورزشی، دانشگاه اصفهان، اصفهان، ایران0000-0003-4566-6490مریماعتمادیدانشجوی دکتری، گروه مدیریت ورزشی، دانشکدۀ تربیت بدنی و علوم ورزشی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد همدان، همدان، ایرانJournal Article20131004The aim of this study was to evaluate those factors influencing tax evasion in professional coaches and athletes. To collect the study literature, review of related literature and interview with professional professors; then, those factors affecting tax invasion were extracted and a questionnaire was designed with 32 items. The statistical population consisted of 1. professional professors of physical education (who were familiar with the aim of the study); 2. Presidents and vice-presidents of Isfahan sport clubs who were professionally active; 3. presidents and vice-presidents of Isfahan sport board who owned premier league teams, 4. professional coaches in various sports; 5. professional athletes in Isfahan premier league teams. Each group of population equaled the sample (<em>n</em>=206). After the questionnaires were distributed and the data were collected, Bartlett test and exploratory factor analysis were used to classify the factors. Data analysis by Friedman test, and group TOPSIS analysis indicated that amongst the legal factors, lack of financial transparency in clubs; amongst cultural factors, wrong perception of athletes towards tax payment; amongst the law factors, lack of an executive guarantee for clubs; amongst managerial factors, the state ownership of most active clubs; and amongst the economic factors, lack of on time payments to athletes were most important.هدف از پژوهش حاضر بررسی عوامل بروز پدیدۀ فرار مالیاتی در بین ورزشکاران و مربیان حرفهای بود. بهمنظور جمعآوری ادبیات پژوهش به مطالعۀ منابع علمی و همچنین مصاحبه با استادان برجسته پرداخته شد که براساس آن عوامل مؤثر بر بروز پدیدۀ فرار مالیاتی استخراج شدند و بدین وسیله پرسشنامۀ پژوهش با 32 گویه طراحی شد. جامعۀ آماری پژوهش را، 1. استادان برجستۀ تربیت بدنی (آشنا با موضوع پژوهش)، 2. مدیران عامل و معاونان باشگاههای ورزشی اصفهان که در سطح ورزش حرفهای سابقۀ فعالیت داشتند، 3. رؤسا و معاونان هیأت ورزشی استان که دارای تیمهای لیگ برتری در ورزش کشور بودند، 4. مربیان حرفهای در رشتههای مختلف، و 5. ورزشکاران حرفهای تیمهای لیگ برتری، در شهر اصفهان تشکیل میدادند که در هر پنج بخش نمونۀ آماری منطبق بر جامعه (در مجموع 206 نفر) بود. پس از توزیع پرسشنامهها و بهدست آوردن اطلاعات مورد نیاز، با استفاده از آزمون بارتلت و تحلیل عاملی اکتشافی به گروهبندی عوامل پرداخته شد. تحلیل دادهها با استفاده از آزمون فریدمن و همچنین تحلیل تاپسیس گروهی نشان داد که در میان عوامل قانونی، شفاف نبودن اطلاعات مالی باشگاهها؛ در میان عوامل فرهنگی، طرز تلقی اشتباه ورزشکاران نسبت به پرداختهای مالیاتی؛ در میان عوامل حقوقی، عدم ضمانت اجرایی توسط نهادهای ذیربط بر باشگاهها؛ در میان عوامل مدیریتی، دولتی بودن بیشتر باشگاههای ورزشی فعال در کشور؛ و در میان عوامل اقتصادی، عامل عدم پرداخت بهموقع مبلغ قرارداد ورزشکاران؛ در اولویت قرار گرفتند.دانشکده تربیت بدنی دانشگاه تهراننشریه مدیریت ورزشی2008-93417320150723The Relationship between Family Social Capital and Sport Participation in Adolescent Studentsرابطۀ سرمایۀ اجتماعی خانواده و مشارکت ورزشی دانشآموزان نوجوان4574705536710.22059/jsm.2015.55367FAمحسنمنوچهری نژاددانشجوی دکتری مدیریت ورزشی، گروه تربیت بدنی، دانشکدۀ تربیت بدنی و علوم ورزشی، دانشگاه شمال، آمل، ایرانمهرعلیهمتی نژاددانشیار مدیریت ورزشی، گروه تربیت بدنی، دانشکدۀ تربیت بدنی، دانشگاه گیلان، رشت، ایرانمحمدمهدیرحمتیدانشیار جامعهشناسی، گروه علوم اجتماعی، دانشکدۀ ادبیات و علوم انسانی، دانشگاه گیلان، رشت، ایرانJournal Article20131012This study was conducted to examine family social capital and sport participation adolescent students. The statistical population consisted of male and female students in Rasht city who were studying at third grade state high schools in 2011-2012 (<em>N</em>=5682). The sample was 415 adolescent students (155 males, 265 females) who were selected by cluster-stratified sampling method using Morgan table. A researcher-made family social capital and sport participation questionnaire was used to collect data. The content validity of the questionnaire was confirmed by 12 sociology and sport management university professors and the reliability was calculated by Cronbach’s Alpha coefficient (<em>r</em>=0.85). t tests and multi regression test were used to analyze the data using SPSS18. Results showed that the relationship of family members in home (13%) and family support (-17%) could predict female adolescent students' sport participation. Also, social participation and membership in volunteer associations could predict 34% of boys' sport participation and 25% of girls' sport participation (<em>P</em>≤0.05).هدف از پژوهش حاضر، بررسی سرمایۀ اجتماعی خانواده و مشارکت ورزشی دانشآموزان نوجوان است. جامعۀ آماری پژوهش را مجموع دانشآموزان دختر و پسر پایۀ سوم دبیرستان در دبیرستانهای دولتی شهر رشت (5682 نفر) که در سال 91-90 مشغول به تحصیل بودند، تشکیل دادند. نمونۀ آماری 415 نفر (155 پسر و 265 دختر)، با استفاده از جدول مورگان بهصورت خوشهای طبقهای انتخاب شد. برای جمعآوری اطلاعات از پرسشنامۀ محققساختۀ سرمایۀ اجتماعی خانواده و مشارکت ورزشی استفاده شد. روایی محتوایی پرسشنامه را 12 نفر از استادان صاحبنظر جامعهشناسی و تربیت بدنی تأیید کردند و پایایی آن با روش آلفای کرونباخ (85/0 =r ) بهدست آمد. برای تجزیهوتحلیل دادههای پژوهش از آزمونهای آماری tو رگرسیون چندمتغیره استفاده شد، عملیات آماری با استفاده از نرمافزار SPSS نسخۀ 18انجام گرفت. نتایج نشان داد روابط درون خانواده (13 درصد) و حمایت درون خانواده (17 درصد)، میزان مشارکت ورزشی دانشآموزان دختر نوجوان را پیشبینی میکند؛ همچنین مشارکت اجتماعی و عضویت در نهادهای داوطلبانه 34 درصد مشارکت ورزشی پسران و 25 درصد مشارکت ورزشی دختران را پیشبینی میکند (05/0P≤).دانشکده تربیت بدنی دانشگاه تهراننشریه مدیریت ورزشی2008-93417320150723Prioritizing Interactive Components Influencing Fans' Revisiting Websites of Iran Selected Football Premier League Clubsاولویتبندی مؤلفههای تعاملی مؤثر بر بازدید مجدد هواداران از وبسایت باشگاههای منتخب لیگ برتر فوتبال ایران4714855536810.22059/jsm.2015.55368FAلیلاحیدریکارشناسارشد، گروه تربیت بدنی، دانشکدۀ تربیت بدنی، دانشگاه آزاد اسلامی، داریون، ایراناسماعیلشریفیاناستادیار مدیریت ورزشی، گروه مدیریت ورزشی، دانشکدۀ تربیت بدنی و علوم ورزشی، دانشگاه شهید باهنر کرمان، کرمان، ایران0000-0002-7921-7610Journal Article20140209This study aimed at prioritizing interactive components affecting fans' revisiting the websites of Iran selected football premier league clubs. The research method was survey and data were gathered through internet. The statistical population consisted of those fans who were the members of websites of Esteghlal, Perspolis, Tractorsazi, Damash and Sepahan clubs (<em>N</em>=26000) in March and April, 2012. 325 fans participated in this study as the statistical sample. A researcher-made questionnaire was used to collect data. The face and content validity of the questionnaire was confirmed by sport management experts' viewpoints and the internal reliability was assessed by Cronbach's alpha <em>α</em>=0.9. One sample t test and ANOVA with repeated measures and Bonferroni post hoc test were used to analyze the data (<em>P</em><0.05). Findings showed that all four interactive components had a significant effect on fans' revisiting the websites of these clubs and there was a significant difference among these interactive components. The prioritization of the interactive components showed that 1. opportunities to interact with managers or coaches, players and other fans in websites, 2. information feeds, 3. customization of homepages and emails, 4. special promotions tools respectively had the most effect on fans' revisiting the websites. It can be stated that understanding the needs of loyal fans is the key to the success of websites of football clubs.
پژوهش حاضر با هدف اولویتبندی مؤلفههای تعاملی مؤثر بر بازدید مجدد هواداران از وبسایت باشگاههای منتخب لیگ برتر فوتبال ایران انجام گرفت. روش پژوهش از نوع پیمایشی بود و جمعآوری اطلاعات بهصورت اینترنتی انجام گرفت. جامعۀ آماری پژوهش شامل هواداران عضو وبسایت باشگاههای استقلال، پرسپولیس، تراکتورسازی، داماش و سپاهان (26000N=) بودند که در فروردین و اردیبهشت 1391 بررسی شدند. از جامعۀ یادشده 325 نفر حاضر به همکاری با این پژوهش شدند و نمونۀ تحقیق را تشکیل دادند. برای جمعآوری اطلاعات از پرسشنامۀ محققساخته استفاده شد. روایی صوری و محتوایی پرسشنامه براساس نظر متخصصان مدیریت ورزشی تأیید و پایایی درونی آن از طریق آلفای کرونباخ 9/0 تعیین شد. از آزمونهای تی تکنمونهای، تحلیل واریانس با اندازهگیریهای مکرر و آزمون مقایسهای بونفرونی در سطح معناداری 05/0 P < برای تجزیهوتحلیل دادهها استفاده شد. یافتههای پژوهش نشان داد که هر چهار مؤلفۀ تعاملی بر بازدید مجدد هواداران از وبسایت باشگاههای منتخب لیگ برتر فوتبال ایران تأثیر معناداری دارد و بین مؤلفههای تعاملی مؤثر بر بازدید مجدد هواداران از وبسایت تفاوت معناداری مشاهده شد. اولویتبندی مؤلفههای تعاملی نشان داد که بهترتیب 1. فرصتهای تعامل با مدیران یا مربیان، بازیکنان و سایر هواداران روی وبسایت؛ 2. خوراکهای اطلاعاتی؛ 3. شخصی کردن صفحات خانگی و ایمیل؛ 4. ابزارهای ترویجی خاص بیشترین تأثیر را بر بازدید مجدد هواداران از وبسایت دارد. بنابراین میتوان گفت درک نیازهای هواداران وفادار برای موفقیت وبسایت باشگاههای فوتبال ضروری است.دانشکده تربیت بدنی دانشگاه تهراننشریه مدیریت ورزشی2008-93417320150723English Abstractsچکیدههای انگلیسی1105672410.22059/jsm.2015.56724FAJournal Article20160222